Web Analytics Made Easy - Statcounter

انتخاب نام «شیده» برای زنی در نقش یک راننده تاکسی که تلاش می کند با هیبتی تقریبا مردانه نان حلال سر سفره خانواده اش ببرد در همان ابتدا به ساکن برای هر بیننده ای جلب توجه می کند، اما مریم سرمدی با بازی خوبش در این سریال توانست مخاطبان را راضی نگه دارد. بازیگری که سابقه کار در آثار کارگردانانی چون ابراهیم حاتمی کیا، محمدرضا هنرمند، جلیل سامان، داریوش فرهنگ و شهرام شاه حسینی را در کارنامه حرفه ای خود دارد این روزها بیش از گذشته اش گزیده کار شده و منتظر نقش های چالش برانگیز است تا رسالت بازیگری اش را در آنها به بهترین شکل اجرا کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از این رو با سرمدی در جام جم آنلاین درباره تجربه بازی در سریال «احضار» و حضور موفقش در ایفای شخصیت شیده و ویژگی های آن گفت و گویی داشتیم که در ادامه می خوانید.   
شما پیش از این در فیلم ها و سریال های بسیاری حضور داشتید و در نقش های تاثیرگذاری هم بازی کردید، اما فکر می کنید چه اتفاقی افتاد که در ماه رمضان امسال، «احضار» تا این حد مورد توجه قرار گرفت؟ گرچه این واقعیت را نمی توان کتمان کرد که مردم به داستان های ماورایی علاقه بسیاری دارند.
همانطور که خودتان هم اشاره کردید مردم به داستان های ماورایی علاقه دارند و دیگر آنکه علیرضا افخمی، سابقه خوبی در سریال سازی دارد و طبعا مردم کارهایشان را دنبال می کنند. ضمن اینکه «احضار» متن خوبی هم دارد. درست است که روح و مسائل مربوط به آن همیشه موضوع جذابی برای فیلم ها و قصه هاست، اما این سریال در کنار این مسئله داستانک های دیگری را هم روایت می کند که آنها هم ممکن است برای مردم جالب باشد. مثلا داستان زندگی کاراکتری که خود من بازی می کنم، به عنوان زنی که راننده تاکسی است و از این طریق خانواده اش را اداره می کند داستانکی است که در نوع خود جذابیت دارد.
بله، معمولا کارهای آقای افخمی مورد توجه مخاطب قرار می گیرد، اما با توجه به اینکه ایشان سالها بود که سریال سازی نمی کردند، شما به عنوان یکی از بازیگران این سریال همان ابتدا که فیلمنامه را مطالعه کردید، فکر می کردید که تا این اندازه مورد توجه قرار بگیرد؟
حقیقتا در مورد سریال فکر نمی کردم تا این اندازه مورد توجه مردم قرار بگیرد، اما در مورد نقش خودم به نظرم نقشی کاملا متفاوت بود.
از چه جهت متفاوت؟
از این جهت که سابق بر این هیچوقت نقش یک زن راننده تاکسی با ویژگی های رفتاری خاص به خودش را بازی نکرده بودم. نقش های من در سریال ها همیشه مادران فداکار و مهربانی بود که حتی یک جاهایی به قول معروف به بچه هایشان آوانس هم می دهند، اما شیده مادری را به شیوه خودش مادری می کند. متاسفانه مادرهای تلویزیونی انقدر تکراری شده اند که اغلب وقتی متنی را به من می دهند و در توضیح می گویند نقش مادری که فلان و... ،دیگر اصلا فیلمنامه را نمی خوانم و کنار می گذارم.
مادرهای مختلف در کارهای مختلف که شاید دیگر تبدیل به تیپ شده باشند!
می توان گفت مادرهای تکراری که حداقل برای من دیگر جذابیتی برای بازی ندارند، اما آقای افخمی وقتی همان ابتدا توضیح کوتاهی در مورد کاراکتر «شیده» به من داد برایم جالب آمد. حتی خاطرم هست در توضیح این شخصیت گفت که حواست باشد این کاراکتر به جز یکی-دو مورد در طول سریال هیچوقت به مهرداد، پسرش لبخند نمی زند. چون در نگاه این زن زجرکشیده تک والدی که زندگی را نه از روی کتاب ها بلکه از دل جامعه آموخته و می خواهد پسرش را مرد بار بیاورد لبخند زدن به پسر باعث لوس شدنش می شود و من دلم محکم شد به اینکه شیده مادری است که با خیلی از مادرهای تلویزیونی فرق دارد.
«شیده» در مورد تربیت دخترش هم همین نکات را رعایت می کند؟
نه، اتفاقا در فیلمنامه با دخترم رابطه خیلی خشنی ندارم، اما این مادر با اینکه روی پسرش سخت گیری بیشتری دارد ولی اتفاقا او را بیشتر از دخترش دوست دارد. این نکته را جایی می بینیم که وقتی «شیده» غرق تنهایی خودش است پسرش است که کنارش می آید و حالش را خوب می کند. انگار که این زن با اینکه سالهاست روی پای خودش ایستاده، اما باز هم به یک نیرو و انرژی مردانه در زندگی اش نیاز دارد. شیده خلاف آنچه در ظاهر نشان می دهد، اما عاشق پسرش است و همین ویژگی دوگانه و پارادوکسیکال بود که به کاراکتر «شیده» خیلی بعد می داد. این شخصیت به قدری برایم عمیق است که یک بار به آقای افخمی گفتم؛ زحمتی که برای طراحی و نگارش شخصیت شیده کشیدید برای دیگر شخصیت های داستانتان نکشیدید.    
خودتان نسبت به بازی خودتان نقد هم دارید. به عنوان مثال با دیدن سریال فکر کنید که کاش فلان صحنه را بهتر بازی می کردم؟
طبیعتا بله. به خصوص اینکه من نه تنها هر شب خود سریال را بلکه تکرارش را هم نگاه می کنم. به این جهت که اگر دیشب به کلیات سریال توجه کردم در تکرار به جزئیات آنهم توجه کنم و همیشه فکر می کنم هر انسانی اگر با خودش صادق باشد بهترین منتقد خودش است؛ چه در کار چه در زندگی. آنچه را که جلوی دوربین آقای افخمی بازی کردم هم همان بود که ایشان در آن لحظه از من خواست، اما وقتی که سریال را می بینم با خودم می گویم کاش در فلان صحنه پشت مانیتور نگاه و پیشنهاد خودم را هم مطرح کرده بودم تا ایشان بین نگاههای مختلف یکی را انتخاب می کردند.
هنگام مطالعه فیلمنامه، چقدر قصه «احضار» را باور کردید؟
«احضار» درصدد رد اعتقادات خرافی است و به نظرم برای اثبات بیشتر این موضوع باید تا انتهای سریال منتظر ماند. ایشان با ساخت این سریال درصدد هستند که مانع از حضور مردم در چنین مجالسی شوند تا هم مرتکب گناه نشود و هم تبعات ویرانگر حضور در این محافل دامان خودشان و خانواده‌اش را نگیرد. متاسفانه امروزه شاهد این هستیم که مجالس احضار روحی برگزار می شود که اکثر قریب به اتفاق آنها بر پایه دروغ و فریبکاری است. در این مجالس فریبکاری هایی انجام می شود که آقای افخمی اصلا نمی توانند آنها را در تلویزیون نمایش دهند. به غیر از بخش های ماورایی و دینی این سریال که آقای برازش، مشاور مذهبی این سریال هم بر آن نظارت دقیق داشتند، بخش دیگر سریال مسائل مربوط به جوانان است که بارها انواع و اقسام آن را در جامعه مان دیده ایم و من به عنوان بازیگر زمانیکه این فیلمنامه را می خواندم کاملا باورش داشتم.
تصویربرداری سریال «احضار» به پایان رسیده؟
نه، هنوز چند قسمت پایانی نوشته هم نشده.
این سوال را از این جهت پرسیدم که بدانم تا چه اندازه واکنش اطرافیان و مردم در کوچه و خیابان نسبت به نقش شما در ادامه بازی تان تاثیرگذار است؟
قطعا تاثیر گذار است، اما این تاثیر و تغییر را خیلی باید با ظرافت انجام بدم. چون اگر بخواهم یکدفعه تغییرات گل درشتی روی نقش اعمال کنم مخاطب آن را پس می زند، اما خب یکسری حرف ها و انتقادات روی این شخصیت دیگر دست من نیست. به عنوان مثال شاید از نظر خود من هم کلاه بافتنی که این کاراکتر روی سرش می گذرد، جالب نیست، اما در نهایت حرف حرف کارگردان و طراح لباس است.
مهمترین انتقاد به این سریال بازی بازیگران جوان آن است. با وجود اینکه در بیشمار موارد دیگر بازی بازیگران با گذشت زمان برای مخاطب عادی می شود، اما تا اینجای سریال که بازی تصنعی این بازیگران و عدم رعایت ظرافت در بیان و اجرایشان برای مخاطب عادی نشده! آیا کمبود وقت باعث انتخاب چنین بازیگراهایی شده یا مسائل دیگر مثل صرفه جویی در این انتخاب ها دخیل است؟
من از وسط پروژه وارد آن شدم و اطلاعی راجع به این مسائل ندارم، اما بالاخره تمام کارگردان ها دوست دارند که با بازیگران جدید کار کنند و اساسا جوان ها هم باید از جایی کارشان را شروع کنند. این از افتخارات هر کارگردانی است که بگوید فلانی را من به دنیای تصویر و سینما معرفی کردم و آقای افخمی هم از این قاعده مستثنی نیستند.
این درست، اما من می گویم اگر هم به دلیل فضای کار آقای افخمی صلاح دیدند که از نابازیگر در کارشان استفاده کنند حداقل از نابازیگرانی استفاده می کردند که به معنای کیفی به کلیت سریال ضربه نزنند!
بازیگران جوان این سریال از یکی از بهترین آموزشگاههای هنری تهران انتخاب شدند. کمااینکه بعضی از بازیگران مطرح فعلی هستند هم اولین کار حرفه ای شان را با آقای افخمی انجام دادند و اتفاقا اولین تجربه بازیگری شان اصلا تجربه درخشان و آنچنانی نبود. بنابراین آقای افخمی کسی نیست که بی گدار به آب بزند. ایشان بر اساس تجربیات قبلی شان و علاقه مندی که به معرفی بازیگران جوان دارند، این کار را انجام دادند. بازیگران جوان این سریال هم بسیار نقدپذیر و مشتاق رشد و یادگیری هستند. آنها دائما از خود آقای افخمی و بازیگران باسابقه این سریال در حال پرس و جو هستند که کجای کارشان، نگاهشان و کلامشان غلط بوده و همین ویژگی شان است که آنها را در نظرم بسیار قابل احترام می کند.   کار با آقای افخمی چطور است؟
«احضار» تجربه بسیار شیرینی برایم به همراه داشت. از این جهت که آقای افخمی وسواس ها و حساسیت هایی دارند که در هیچ کارگردانی دیگری نمونه آن را ندیده ام. به همین خاطر روزهای اول، کار برایم خیلی سخت بود، اما به قدری ایشان بااخلاق، حرفه ای، باوجدان و باانصاف هستند که خیلی زود همه ما ایشان را به چشم برادر بزرگتر دیدیم و کار جلو رفت.
از آنجا که سریال های مناسبتی مخاطب بیشتری نسبت به باقی سریال ها دارد، بیشتر دیده می شود و بنابراین بیشتر هم زیر تیغ منتقدان قرار می گیرد. از این بابت واهمه ای از بازی در همچین سریالی نداشتید؟
اصلا. چون خیلی انسان نقدپذیری هستم و حتی بعضا خودم از کسانیکه صلاحیت دارند و متخصص هستند، راجع به خیلی از مسائل نظرخواهی می کنم. اینکه بعضی ها به خصوص در فضای مجازی صرفا هیجاناتشان را تخلیه می کنند برایم مهم نیست، اما نظر تخصصی را با کمال میل می پذیرم.    
و در پایان مابین سریال های رمضانی تلویزیون، پیش بینی می کنید کدام سریال در نهایت به عنوان پر بیننده ترین سریال انتخاب شود؟
پیش بینی دقیقی نمی توانم داشته باشم، اما با احترام به تمام تلاشی که دیگر همکارانم در شبکه های مختلف برای برنامه سازی در این ایام داشتند، فکر می کنم تا اینجا آنطور که از بازخوردهای مردم پیداست اقبال عمومی نسبت به «احضار» بیشتر از باقی سریال ها باشد. سریال سازی در تلویزیون به دلیل حساسیت هایی که وجود دارد بسیار مشکل تر از سینماست و چه خوب است که مردم با در نظر داشتن تمام وضعیت و شرایط موجود زحمات یک گروه را مورد ارزیابی قرار دهند.  
 
منبع: ساناز قنبری – روزنامه نگار / جام جم آنلاین   

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: احضار مریم سرمدی علیرضا افخمی علی دهکردی آرش مجیدی ماه رمضان شبکه یک ژانر ماورایی روح احضار روح یاور بچه مهندس4 سریال های مناسبتی کرونا بازیگران جوان آقای افخمی مورد توجه سریال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۷۶۱۰۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شنیدن ملودی‌های شریف روی نُت «رعنا»/ موسیقی خوب برای سریال خوب است

کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش می‌کند با انتخاب عناصر، فرم‌ها و چینش‌ها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکته‌سنج، اندیشمندانه و حساب‌شده پیش روی مخاطبان قرار می‌گیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته می‌شود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور می‌کند.

آنچه بهانه‌ای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطره‌سازترین موسیقی‌های مربوط به برخی برنامه‌ها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی می‌تواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطره‌بازی پس از آغاز و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطره‌بازی هفتگی در روز‌های جمعه هر هفته، روح و ذهن‌مان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سال‌هایی که حال‌مان بهتر از این روز‌های پردردسر بود، برویم.

 به سراغ موسیقی متن و تیتراژ سریال ماندگار «رعنا» به کارگردانی داود میرباقری و آهنگسازی شریف لطفی رفتیم که به سال ۱۳۶۹ از شبکه اول سیما در قالب یک سریال هشت قسمتی پیش روی مخاطبان قرار گرفت. مجموعه‌ای که به نوعی دومین سریال داود میرباقری بعد از سریال «گرگها» در مقام کارگردانی محسوب می‌شد و نشان داد که این کارگردان با تجربه و مخاطب شناس تلویزیون و سینما از همان ابتدا به موسیقی همواره به عنوان عنصری مهم، موثر و مولف برای جذب مخاطبان و ارایه محتوا نگاه می‌کند و در این چارچوب تلاش دارد تا از بهترین‌ها برای ساخت و طراحی موسیقی پروژه‌های خود استفاده کند.

سریال «رعنا» قصه بخشی از زندگی رعنا، دختر مردی به نام سنایی از صابون‌پز‌های قدیمی تهران است. پس از چندی دانایی که دبیر آموزش و پرورش است به خواستگاری رعنا آمده و با وجود مخالفت‌های منصور (برادر رعنا) با او ازدواج می‌کند. اما پس از گذشت مدتی دانایی به دلیل شرکت در فعالیت‌های سیاسی دستگیر و روانه زندان و کشته می‌شود. پس از سال‌ها پسر رعنا که به شدت در حال مبارزه با رژیم پهلوی در سال ۱۳۵۷ است، در یک درگیری خیابانی مفقود می‌شود. رعنا و دخترش به دنبال یافتن او هستند که ماجرا‌هایی از گذشته دوباره زنده می‌شود.

گلچهره سجادیه در نقش رعنا، بهزاد فراهانی در نقش دایی منصور، سعید نیکپور در نقش جواد دانایی، رویا تیموریان در نقش تهمینه دانایی، رسول نجفیان در نقش پوریا، پرویز پرستویی در نقش رسول نجفی، فاطمه گودرزی در نقش مریم، حسین پناهی، مهری مهرنیا، فرخ لقا هوشمند، اسماعیل شنگله، محمد کاسبی، مهری ودادیان، بهمن زرین پور، علی اوسیوند، عیسی صفایی، عزیزالله هنرآموز و محمدتقی شریفی بازیگریان سریال «رعنا» بودند که بسیاری از آنها تاکنون همچنان در پروژه‌های داود میرباقری جزو بازیگران اصلی و ثابت محسوب می‌شوند و در آن دوران توانستند به واسطه حضور در این سریال موقعیت‌های خوبی را در عرصه تصویر به دست آورند.

جبار آذین منتقد چندی پیش در گفتگو با خبرنگار مهر، پیرامون این مجموعه گفته بود: «رعنا» تجربه نمایشی جدیدی برای داود میرباقری و تلویزیون بود. این مجموعه برگرفته از فضای اجتماعی و سیاسی آن دوران ساخت شد. رعنا جزو کار‌های خوب و پرخاطره تلویزیون از یک کارگردان متبحر در عرصه سینما، تئاتر و تلویزیون سال‌های بعد کشور است. ساختار نمایشی خوب و شخصیت پردازی‌های اصولی، مقبول و دیالوگ‌های خوب از امتیاز‌های مجموعه «رعنا» بود و میرباقری را در تولید کار‌های تلویزیون توانا و خوش فکر نشان داد. این در حالی است که استفاده از بازیگران تئاتری و معرفی یک چهره مستعد که بعد‌ها در سینمای ایران به عنوان بازیگری قدرتمند و محترم شهرت یافت (رویا تیموریان) و بهره‌گیری از دکور‌های تلویزیونی حجیم و مناسب، متن خوب و بازی‌های روان از ویژگی‌های «رعنا» محسوب می‌شود. تمام امتیاز‌های هنری و فنی «رعنا» آن را اثری دیدنی ساخته بود تا مضامین خوب را واگویه کند و از عشق‌ها، رشادت‌ها، مبارزه‌ها، آرمان‌ها، تلخی‌ها و شیرینی‌ها بگوید و چه خوب هم در آن سال‌های کم رونقی تلویزیون اینها گفته شد و همین‌ها «رعنا» را با تجربه اندوزی‌هایش در اذهان به یادگار گذاشت.

اما یکی از ویژگی‌های مهم و موثر سریال تلویزیونی «رعنا» موسیقی تیتراژ و متن این مجموعه داستانی به آهنگسازی شریف لطفی بود که به دلیل طراحی یک تیتراژ متفاوت که در آن دوران بدعتی جدید به حساب می‌آمد توانست یکی از مولفه‌های مهم در ماندگاری آن تا به امروز به حساب آید. آن هنگام که ابتدا تصویر گلچهره سجادیه به عنوان بازیگر اول سریال روی یک تصویرگرافیکی شبیه به الواح تاریخی نمایان می‌شود و پس از آن عبارت «رعنا» در قالب لوگوتایپی متفاوت به نمایش در می‌آید. فضایی که موسیقی نقش مکمل را ایفا می‌کند و چارچوبی را پیش روی مخاطب قرار می‌دهد که دربرگیرنده حس و حال متفاوتی است.

موسیقی که به واسطه توجه لطفی به عنوان یک آهنگساز مولف و کهنه کار موسیقی کشورمان که سوابق آکادمیک او در عرصه موسیقی معرف تجربه بالای اوست، تلاش کرده تا ضمن توجه به مولفه‌های موسیقی ایرانی و ارایه درستی از آفرینش و خلاقیت در این نوع موسیقی با به کارگیری روش‌های نوین برای در خدمت محتوای اثر بودن، موسیقی تیتراژ متفاوت و خلاقانه‌ای را ارایه دهد. موسیقی که داود میرباقری همواره روی موسیقی به عنوان یکی از نقاط عطف و تاثیرگذار آثارش به آن توجه دارد و می‌کوشد تا در هر پروژه اش از این مولفه به درست‌ترین و علمی‌ترین شکل ممکن استفاده کند. آن چنان که اگر نیم نگاهی به کارنامه فعالیت‌های او داشته باشیم متوجه چنین رسالتی می‌شویم که اغلب موسیقی هایش توانسته اند تبدیل به ماندگارترین‌ها شوند.

طبیعتا در ساخت چنین موسیقی که بتواند دربرگیرنده مولفه‌های درست و اصولی از موسیقی متن باشد این نوازندگان هستند که بعد از آهنگسازی و ملودی پردازی نقش مهمی را ایفا می‌کنند. مسیری که به واسطه حضور هنرمندانی، چون ابراهیم لطفی نوازنده ویولن، عباس ظهیرالدینی نوازنده ویولنسل، فرشید حفظی فرد نوازنده ابوا، شریف لطفی و حسین میرزایی نوازنده هورن، عبدالنقی افشارنیا نوازنده نی، مهرداد دلنوازی و شهریار فریوسفی نوازندگان تار، فریبا اسدی و محمود علیقلی آواز، محمود منتظم صدیقی نوازنده ساز‌های ضربی و تعدادی دیگر توانست موسیقی درست و اصولی را به گوش شنیداری مخاطبان ارایه دهد.

گرچه در رسانه‌ها مصاحبه چندانی از شریف لطفی درباره ساخت موسیقی سریال «رعنا» منتشر نشده است، اما این آهنگساز، نوازنده، پداگوژیست موسیقی و رهبر ارکستر که از او به عنوان بنیانگذار دانشکده موسیقی دانشگاه تهران هم یاد می‌شود، در برخی از گفتگو‌های رسانه‌ای خود درباره نحوه حضورش در آثار سینمایی و تلویزیونی به عنوان آهنگساز گفته بود: هروقت به من از سوی پروژه‌ای تصویری پیشنهاد آهنگسازی آن ارایه می‌شود، اول از دست اندرکاران پروژه می‌خواهم که بخش‌هایی از تصاویر فیلمبرداری شده خود ر ابه صورت نامنظم در اختیار من قرار دهند که ببینم نتایج محتوایی تصاویر در چه قالبی است و وقتی ببینم نتیجه عمل چیست و هم در کارگردانی و هم در بازیگری همه چیز در جایگاه خوبی قرار دارد کاملا خودم را در اختیار کارگردان می‌گذارم و هر آنچه را که لازم باشد انجام می‌دهم.

این آهنگساز که در ساخت آثارش همواره تلاش می‌کند تا هم نشینی اصولی بین موسیقی ایرانی و موسیقی کلاسیک فراهم سازد، در یکی از گفتگو‌های رسانه‌ای اش توضیح داده بود: بالاترین تکیه گاه موسیقی ایرانی، دستگاه‌های موسیقی ایرانی برای روش مندی آفرینش در این گونه موسیقایی است که به اعتقاد من باید در کنار توجه به این مولفه‌ها به مواردی، چون منش و خصوصیت انسانی این موسیقی‌ها توجه کنیم. در این چارچوب من همواره تلاش می‌کنم تا هیچ وقت وارد مقوله سفارشی کار کردن نشوم، چون باید در ابتدای هر کاری خودم آن تفکر موجود در سریال یا فیلم سینمایی را دوست داشته باشم که اگر چنین نباشید هرگز چنین کاری را انجام نمی‌دهم.

همین نگاه ایده آل شریف لطفی است که همواره او را به عنوان آهنگسازی گزیده کار در سینما و تلویزیون کشورمان معرفی کرده و در مقام یکی از موثرترین و علمی‌ترین آهنگسازان کشورمان معرفی کرده است. مسیری که می‌توان در آهنگسازی فیلم‌های «مادیان» به کارگردانی علی ژکان، «سامان» به کارگردانی احمد نیک آذر، «کنار برکه ها» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «دخترک کنار مرداب» به کارگردانی علی ژکان، «پرنده آهنین» به کارگردانی علی شاه حاتمی، «مسافران دره انار» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «آهوی وحشی» به کارگردانی حمید خیرالدین، «دو همسفر» به کارگردانی اصغر هاشمی، «سکوت کوهستان» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «عطر گل یاس» به کارگردانی بهمن زرین پور درک کرد.

چنین ساختاری در آهنگسازی آثار سینمایی و تلویزیونی مدت‌های زیادی است که در جریان تولیدات سینمایی و تلویزیونی کشورمان به واسطه عقب نشینی آهنگسازان پیشگام موسیقی کمتر دیده شده و فقط عده محدودی از هنرمندان هستند که تلاش می‌کنند در یک مسیر منطقی منطبق بر آموزه‌های دانشگاهی و تئوریک حوزه موسیقی به ویژه موسیقی دراماتیک حرکت کنند. فضایی که به نظر می‌آید می‌بایست از تجربیات شریف لطفی و هم نسلانش بیشتر از اینها استفاده کرد تا بتوانیم دوباره به دوران باشکوه موسیقی فیلم و تیتراژ دهه ۶۰ با همان امکانات ناچیز و محدود برگردیم.

منبع: مهر

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • «هفت» دوباره روی آنتن
  • ساخت سریال‌های جدید «الف ویژه» در دستور کار تلویزیون
  • شنیدن ملودی‌های شریف روی نُت «رعنا»/ موسیقی خوب برای سریال خوب است
  • سری جدید برنامه «هفت» از امشب در قاب تلویزیون
  • «هفت» از امشب راهی آنتن تلویزیون می‌شود + ساعت پخش
  • حرف‌های جنجالی بازیگر مشهور که صداوسیما اصلا قبول ندارد
  • دست پر تلویزیون برای بهار و تابستان پیش رو / سریال‌های جدید آنتن را پررونق می‌کنند؟
  • سریال‌های جدید آنتن را پررونق می‌کنند؟
  • تصویر حیرت‌انگیزازدست زن مصری بعداز ۳۳۰۰ سال
  • عکس| خانم بازیگرِ تلویزیون، برای همیشه ایران را ترک کرد